نوشته شده در تاریخ 94/5/6 ساعت 10:19 ع توسط دکتر بالتازار
یا حی
نسخه حاوی 5 تا قلم انسولین " لانتوس " و 5 تا " نوورپید " بود .
مرد میانسال : همه رو لانتوس بده چون اثرش بهتره !!! 
گفتم : چه طور ؟ گفت : اون بی حالم می کنه .
گفتم : قبل از غذا حتما باید نوورپید بزنی حالا به میزان کمتر . پزشک باید برات تنظیم کنه .
گفت : لانتوس ها 12 ساعته است .
گفتم : 24 ساعته است و یه غلظت ثابت پایه میده . با خوردن غذا سطح قند خیلی بالا میره و باید انسولین سریع الاثر بزنی
گفت : پس 3 تا رپید بده و 7 تا لانتوس .
آقائه آزیترومایسین 200 خریده بود و اومد پیشم و گفت : آقای دکتر ! سرفه می کنم یه آمپول بده سر و سینه ام باز بشه .
گفتم : آمپول ؟؟؟ شربت میدم .
گفت : شربت گرفتم . این خوب نیست ؟
گفتم : نه . براش شربت زوفا نوشتم .
گفت : اینو ( آزیترومایسین ) پس بدم ؟
گفتم : آره .
وقتی رفت نسخه پیچ رو توبیخ کردم و گفتم : تو بهش آزیترومایسین رو پیشنهاد داده بودی ؟
گفت : نه . خودش گفته بود .
یه نسخه دکتر اطفال اومد .
داروشو نداشتیم .
نسخه پیچ : کجا پیدا میشه ؟
نسخه پیچ : باید چند دوری بزنی .
آقا : کجا ؟
نسخه پیچ : داروخونه ها .
نسخه پیچ 2 : این دکتر از کجا می فهمه یه دارو نیست اونو می نویسه ؟؟؟
نسخه پیچ 3 : یه وقتی کولیک اید پیدا نمی شد اونو می نوشت . بعد که کولیک اید فراوون شد دایمتیکون می نوشت .
مطب داری روش هایی داره .
یه روش اینه که مریض هر چی میخواد بنویسی
یه روشش اینه که نسخه رو پر کنی از انواع داروها .
یه روش اینه که کلی تزریقی بنویسی .
یه روشم اینه که دارویی بنویسی که براحتی گیر نیاد !!!
به نسخه اش ایراد گرفتیم و ریتالین بهش ندادیم رفت
و نسخه جدید آورد و گفت : آقای من ( پدرم ) 82 سالشه از پزشک اطفال براش نسخه گرفتم .
نسخه پیچ : هو ؟
آقا : آقام 82 سالشه براش از پزشک اطفال نسخه ریتالین گرفتم .
نسخه پیچ : اون مهم نیست . پزشک اطفالم می تونه بنویسه .
نسخه پیچ 2 در گوشش گفت : داره ما رو مسخره می کنه .
نسخه پیچ 1 : می دونم .
منم زیر لب گفتم : اونم مثل طفله دیگه. مثل طفل معصومه !!!
نسخه پیچ بیمار رو صدا کرد بیاد داروشو بگیره : خانم فلان ! خانم فلان !
کسی جواب نداد .
نسخه پیچ : بذار ببینم والیبال نگاه نمی کنه !
رفت اون ور داروخونه و صداش کرد .
نسخه پیچ 1 : دارو رو بذار تو یخچال .
نسخه پیچ 2 : فارسی متوجه نمیشه . عراقیه .
نسخه پیچ 1 : فریزر !!! 
آقا : یه دونه 6.3.3 میخوام .
نسخه پیچ : بدون نسخه نمیدیم .
آقا : برای گوسفند میخوام .
نسخه پیچ : به آدما که نمیدیم حالا برای گوسفند میخوای برو اون ور بگیر !
آقا داروشو گرفت و گفت : چرا آسپرین 81 ( خارجی ) رو تو پاکت ریختی ؟
نسخه پیچ : 100 تا نوشته . قوطیش 365 تائیه . می گفتی دکترش 365 تا بنویسه .
آقا : دکتر سرش نمیشه . 4 نفر با هم کار کردن تا تونستن بخونن چی نوشته !!! 
نسخه پیچ : دکتر ! این آقا میگه بدنش درد می کنه . شرحش اینه که یه تریلی از روی بدنش رد شده .
جوان حرف نسخه پیچو اصلاح کرد : اینی که گفت بدن بار بود .
لبخندی زدم و گفتم : تریلی با بار رد شده ؟!!
گفت : آره .
نسخه پیچ بیمار عرب رو صدا زد : جمیله عباس .
شوهرش جواب داد : نعم ( بله ) .
نسخه پیچ : بیا . ال-بیا !!! 